۩۩ سـتون دین ۩۩

۩۩ سـتون دین ۩۩
پیامبر (ص ) : ( الصلوة عماد دینکم ) نماز، پایه و ستون دین شماست
نويسندگان

نماز جمعه سنگر مبارزه با جنگ نرم است

 

نماینده ولی فقیه در شهرستان ورامین با تاکید بر اهمیت نماز جمعه این فریضه را سنگر مبارزه با جنگ نرم دانستند. حضرت آیت ا… سید مرتضی محمودی گلپایگانی امام جمعه و نماینده ولی فقیه در شهرستان ورامین در گفتگویی به مناسبت پنج مرداد سالروز اقامه نماز جمعه تهران با اشاره به فرمایشات امام راحل در مورد نماز جمعه آن را نمایش قدرت سیاسی و اجتماعی اسلام دانسته و افزودند: نماز جمعه یک فریضه بزرگ الهی در کشور ما است.

 

ایشان ادامه دادند:از ۵ مرداد۵۸ تا امروز هیچگاه نماز جمعه در کشور و در تهران تعطیل نشد، حتی در دوران تهدید مکرر رژیم بعث به موشکباران نماز جمعه خللی در برگزاری این فریضه ایجاد نگردید و حتی عزم مردم در برپایی باشکوهتر آن جزم تر گردید.

ایشان احیاء نماز جمعه در کشور را از دستاوردهای انقلاب اسلامی دانسته و افزودند:قبل از انقلاب نماز جمعه چند شهر محدود از جمله تهران که امام جمعه درباری داشت، قم که مرحوم آیت ا… اراکی در مسجد امام نماز می خواندند و در اصفهان نیز آقا رحیم ارباب نماز می خواندند و در دیگر شهرها این فریضه بزرگ به دست فراموشی سپرده شده بود.

لکن امروز بیش از ۳۰ سال است که امام (ره) این نعمت مقدس را برپا نمودند که بسیار با اهمیت و با ارزش می باشد و در این مدت از این ظرفیت مقدس نهایت استفاده و بهره برداری شده است.

امام جمعه ورامین اضافه نمودند: در بیان تاثیر نماز جمعه همین بس که در کودتای نوژه یکی از پایگاههایی که بنا بود بمباران شود نماز جمعه تهران بود، دشمن یک هفته نقشه می کشد و تبلیغات وسیع می کند تا مردم را از انقلاب دلسرد نموده و از صحنه دور نگه دارد لکن ائمه جمعه با دو خطبه بسیاری از این توطئه ها را خنثی می نمایند.

خطبای جمعه باید متوجه باشند، رعایت حال نظام اسلامی را کنند و تذکرات و انتقادات هم باید سازنده باشد و بدون تنش چرا که خطیب جمعه یک خطیب معمولی نیست و باید مصالح اسلام و مردم را رعایت کند.

ایشان جایگاه نماز جمعه را فراجناحی دانسته و تاکید نمودند: هرکس مبانی و اصول نظام اسلامی را قبول دارد و معتقد به ولایت فقیه می باشد. هرچند در تشکل های سیاسی گوناگون فعالیت می کند باید زیر چتر نماز جمعه جایگاه خود را داشته باشد، نماز جمعه جای تجزیه طلبی در بین خطوط و تسویه حساب با گروهی ویژه نیست.

خطیب جمعه باید آزادانه و بدون وابستگی سخن بگوید و تنها مصالح انقلاب و مردم و رضای خداوند را ببیند، تریبون نماز جمعه جایگاه پاسداری از ارزشهای اخلاقی و اعتقادی جامعه است و باید با روشنگری های مناسب جامعه در برابر تهدیدات نرم دشمن محافظت نماید و با هشدارهای به موقع در نماز جمعه جوانان را در برابر فرقه گرایی و انحرافات اخلاقی و سیاسی بیمه نماید.

منبع: وب سایت اسوه


[ نقش نماز در مقابله با جنگ نرم ] 

نقش مساجد درمقابله با جنگ نرم

نقش مساجد در مقابله با جنگ نرم 

 

چكيده

اين مقاله، با عنوان « نقش مساجد در مقابله با جنگ نرم» به این موضوعات پرداخته است: تاريخچه و تعريف و تبيين مفهوم جنگ نرم و بررسي اهداف آن، ويژگي ها و نيز تفاوت هاي آن با جنگ سخت و چرايي ارجحيت يافتن آن بر جنگ سخت؛ سپس روش هاي جنگ نرم بررسي شده است. اين روش ها در سه دسته گنجانده و تعريف شده اند:

1. روش هاي گفتاري

2. روش هاي رفتاري

3. روش هاي شبكه اي؛

پس از تعريف مفهوم جنگ نرم و تبيين روش هاي آن، نوبت به معرفي ابزارهاي كارآمد و مؤثر اين جنگ مي رسد، البته منظور، مجموعه اي از فناوري ها و وسايل و ابزارهاي ارتباطي و رسانه اي است كه كاربرد عام دارند و سرانجام بسترها و زمينه هاي جنگ نرم در حوزه دين و مذهب و نقش مسجد در مقابله با آن بررسي شده است. از جمله این بسترها كه در اين مقاله به آن پرداخته شده، رواج خرافات و موهومات در حوزه دين و اعتقادات، رواج شبهات فكري و ديني، تقويت سكولاريسم و جريان هاي سكولار در عرصه هاي گوناگون و تضعيف نظام فقاهتي و جايگاه مراجع ديني است.

مقدمه

تمدّن غرب كليتي است با فرهنگ مشترك، گفتمان و يك قدرت، با همه جوانب آن، فرهنگي كه ابزارهاي مناسب آن را هم سامان داده است. قدرتي كه دانش مورد نياز و مقتضي خود را هم توليد كرده است.غرب كليتي فراگير است، كليتي كه سوداي غلبه در بر دارد.

اين است كه لشكركشي ها و تصرف ها و مجموعه ها آغاز می شود و با بهانه هاي گوناگون، از جمله بهره گيري از مبلغان ديني مسيحيت در پوشش جهانگردان و مردم شناسان و بازرگانان، ولي همه با يك هدف: شناخت جوامع و سپس سيطره بر آن ممالك. بي ترديد انديشه ورزاني چون سيد جمال الدين اسدآبادي با ذكاوت و درايت خويش خطر را حس كرده بودند و با ايراد خطابه هاي مؤثر، اجراي اقدامات سياسي و رايزني هاي فراوان از جمله تحريض علماي شيعه به مقابله با استعمار كوششي بسيار نمودند.

به موازات او، انديشمندان ديگري هم بر اين دغدغه پاي فشردند و بر لزوم تكيه مسلمين بر پشتوانه ديني خود، در برابر هجوم غرب تأكيد كردند. از جمله سيدقطب و شيخ محمد عبده در جهان عرب؛ در ايران نيز به موازات علما و روحانيون بيدار و مصلح، كه هم در جريان مشروطه و هم پس از آن اين دغدغه را پاس داشتند، صاحبنظران و نويسندگان دردآشنا از جمله جلال آل احمد، درباره «خدمت و خيانت روشنفكران» هشدار داد و مهم تر از آن با طرح مفهوم «غرب زدگي» زباني نو در اين مقوله آفريد.

بيهوده نبود كه وقوع انقلاب اسلامي ايران به مانند شوكي صاحب نظران و جهان غرب را به تكاپو واداشت و به شناخت و فهم اين پديده نوظهور ترغیب كرد. تا آنجا كه نظريه پردازي چون ميشل فوكو يك بار به نوفل لوشاتو رفت و با امام به گفت وگو پرداخت و حتي در بحبوحه انقلاب دوبار به ايران آمد و متعجب از عظمت اين رخداد، از ايران به «روح جهان بي روح» تعبير كرد.

اين بازتاب وسيع جهاني طبعاً ضربه ای سنگين بر استيلای جهان غرب وارد آورد و آنان را به مقابله و جبران كشاند. تحليل هاي غلط و نارسا از ماهيت انقلاب اسلامي، قدرت هاي استكباري را در وهله اول به این نتيجه رساند كه مي توانند با استفاده از برتري نظامي و تسليحاتي خود و در قالب جنگي سخت و طاقت فرسا اين سد مستحكم را كه مانعي بر سر راه آنان شده بود، از ميان بردارند.

در نهايت علي رغم تفوق نظامي دشمن، فرجام جنگ آن گونه كه غرب انتظار داشت، رقم نخورد و طرح مستكبران در مقابله با نظام اسلامي در عمل شكست خورد.

نتيجه هشت سال جنگ با ايران، اين واقعيت را به آنان نشان داد كه این قدرت، ريشه اي ديگر و اين نمونه با همه نمونه هاي ديگر فرق دارد. از اين رو مي طلبد كه براي مقابله با آن ابزاري ديگر به كار بست و روشي ديگر در پيش گرفت. چنين بود كه جنگي در قالب نرم و بدون استفاده از ابزارهاي جنگي و ادوات نظامي، بلكه با بهره گيري از ابزارها و قالب هاي فرهنگي، فكري، هنري و رسانه اي آغاز كرد. جنگي كه غرب را يگانه الگو و مرجع تعيين و تدوين ارزش ها، شيوه هاي زندگي و باورهاي فكري و ابزارهاي فرهنگي به همه ملل معرفي مي كرد و آنان را به ترك و طرد فرهنگ هاي سنتي قومي- نژادي خود و پيوستن به قافله جهاني زندگي مدرن تشويق و تحريض مي نمود. اما، براي مقابله با جنگ نرم دشمن، چه بايد كرد.

رهبر معظّم انقلاب بارها براي مقابله با اين هجوم بر لزوم تشكيل جبهه فرهنگي متناسب، شناخت جامع و كامل از اين هجمه، هوشياري و استفاده از ابزار و روش هاي مشابه دشمن و يا شيوه هاي جانشين آن، دوري از غفلت آحاد مردم، به ويژه نخبگان، روشفكران، علماي دين تأكيد نموده است و اگر مساجد از جهت كاركرد و رسالت هدايتي و فرهنگي خود احيا شوند و ظرفيت هاي لازم و گوناگون در آنها تعبيه شود و به آبشخوري قرآني، فلسفي، عرفاني، اخلاقي، فقهي و نظاير آن به معناي واقعي تبديل شوند ديگر شاهد سرگشتگي و پناهندگي به دامن غرب نخواهيم بود. در اين دوره مساجد بايد به سمت نهادينه كردن باورها و دروني كردن و تعميق اصولي ارزش ها گام بردارند.

مسجدي مسجد است كه قهرها را به مهر و رقابت ها را به رفاقت و كثرت ها را به وحدت و تفرقه را به اتحاد تبديل كند. در مساجد، هم مي توان مناظرات ديني داشت، و هم پاي دانش هاي رايج نوين را باز كرد و متناسب با سطح زبان مخاطب به ایشان علم و اطلاع داد.

تعريف جنگ نرم

جنگ نرم (Soft war) در مقابل جنگ سخت تعريف مي شود؛ اين جنگ در حقيقت شامل هرگونه اقدام رواني، تبليغاتي، رسانه اي و فرهنگي است كه جامعه يا گروه هدف را نشانه مي گيرد و بدون درگيري نظامي و گشوده شدن آتش و اعمال خشونت، رقيب را به انفعال يا شكست مي كشاند. جنگ نرم در پي از پاي درآوردن انديشه و تفكر جامعه هدف است تا حلقه هاي فكري و فرهنگي آن را سست كند و با بمباران خبري و تبليغاتي در نظام سياسي- اجتماعي حاكم، تزلزل و بي ثباتي تزريق كند.

با اين اوصاف طيف وسيعي از اقدامات از جنگ رايانه اي و فعاليت هاي اينترنتي تا راه اندازي شبكه هاي راديويي و تلويزيوني و شبكه سازي و موارد ديگر، در عنوان جنگ نرم مي گنجد.

تاريخچه مفهوم جنگ نرم

جنگ نرم به وسيله «كميته خطر جاري» در سال هاي پاياني دهه 1980 م طراحي شد. در آن مقطع و در پي اصلاحات گورباچف مبني بر ايجاد فضاي باز سياسي و تغيير در قوانين اقتصادي شوروي، غرب فقط راه به زانو درآوردن بلوك شرق را جنگ نرم و فروپاشي از درون معرفي كرد. اين رويكرد با موفّقيت توأم شد و چنين بود كه سياستگذاران پنتاگون و سيا با سه راهبرد «دكترين مهار»، «نبرد رسانه اي» و «ساماندهي نافرماني مدني» توانستند اتحاد شوروي را به فروپاشي و شكست وادارند.

فرق جنگ نرم و جنگ سخت

تهديدات نرم را مي توان با دو معيار اساسي از تهديدات سخت باز شناخت:

اولين معيار، غيرخشونت آميز بودن روش تهديد، و معيار دوم، نرم افزاري بودن پيامد تهديد است. مهم ترين ويژگي تهديد نرم كه در برابر تهديدات سخت، ويژگي متمايزي نيز دارد، حقوقي بودن، عرفي بودن يا قانوني بودن چهارچوب فعاليت ها و اقدامات آن است؛ بنابراين تهديدات سخت افزاري بيشتر با اجبار و زور سروكار دارند و در آن ها تهديد كننده طرف مقابل را وادار به اجراي كاري مي كند، يا او را از اجراي آن نهي مي نمايد، در حالي كه در تهديدات نرم افزاري تهديد كننده با استفاده از اقناع، فريب، اختلال و جذابيت، طرف مقابل را وادار به اجراي كاري مي نمايد، يا به دارايي هاي او لطمه مي زند.

چرايي جنگ نرم

جنگ نرم بي گمان از جهات بسياري بر جنگ سخت ترجيح دارد و همين سبب مي شود كه قدرت هاي متخاصم در ابتدا و در صورت عدم توانايي براي مقابله با حريف به سراغ آن بروند، اما اين ترجيحات كدامند؟

1- خسارت كم

جنگ نرم اساساً در قياس با جنگ سخت، به مراتب خسارت هاي مادي و معنوي كمتري را متوجّه عامل تهديد مي كند.

2- پنهان بودن

ويژگي مثبت ديگر جنگ نرم، پنهاني و سرّي بودن آن است و اين امكان را پديد مي آورد كه عمليات، حمله خود را در پوشش اقداماتي فرهنگي، علمي، هنري، بشر دوستانه و نظاير آن تعقيب كند.

3- وسيع تر بودن گستره نتايج

ديگر ويژگي جنگ نرم، گستردگي و وسعت عرصه هايي است كه در معرض هجوم قرار مي گيرند. اگر غايت جنگ نظامي تصرف بخشي از يك كشور يا سرنگوني يك قدرت حاكم باشد، در جنگ نرم، عرصه هاي بسيار مهم تري چون فرهنگ و مجموعه ارزشي ملّت چه بسا هدف قرار گيرد.

4- عميق تر بودن اثرگذاري ها

برخلاف جنگ نظامي، نبرد نرم، فرايندي تدريجي و بطيء دارد و در نتيجه آثاري كه بار مي آورد نيز ماندگار و عميق است، زيرا در اين نبرد زيرساخت هاي اصلي و بنيادي (مانند فرهنگ) جامعه، مورد هجوم واقع و هدف گرفته مي شود و آثار پيروزي در آن به مراتب سريع تر و بيشتر از آثار جنگ سخت، نهادينه و تثبيت مي شوند.

5- كاهش امكان مقابله

ويژگي ديگر نبرد نرم كه آن را براي ابرقدرت ها به گزينه مطلوبي در مقابله با رقباي جهان سومی خود كرده است؛ خصلت تكنولوژيك (= فناورانه) ابزارهاي آن است. ابزارهاي مؤثر در جنگ نرم، ابزارهايي هستند كه به طور مستقيم يا غيرمستقيم در دايره تكنولوژي هاي نوين قرار مي گيرند؛ در نتيجه ارتباط مستقيمی بين امكان و وسعت پيروزي طرفين با دستيابي آن ها به فناوري هاي مذكور و امكان بهره برداري و استخدام آن هاست.

طبعاً برتري تكنولوژيك (= فناورانه) و علمي قدرت هاي غربي كه آنان را در جايگاه بالادستي و برتر در جنگ نرم هم مي نشاند، در مقابل، زمينه و امكان مقابله به مثل و دفاع را براي طرف مورد هجوم كاهش مي دهد.

6- پايين بودن تبعات رواني و تبليغاتي براي نيروي مهاجم

پنهاني و بطيء بودن فرايند هجوم در جنگ نرم، مصونيتي براي نيروي مهاجم فراهم مي آورد كه در سايه آن بتواند از عكس العمل ها و تبعات رواني و تبليغاتي ناشي از آن، مصون بماند و در صورت طرح دعاوي معترضانه، اساساً هرگونه عامليت خود را با تشكيك مواجه سازد و منكر شود. چنين وضعي براي طرف مقابل موقعيتي سخت پديد مي آورد، كه از يك سو به عامليت دشمنی او در جنگ نرم واقف است، ولي از سوي ديگر به جهت فقدان مدارك، اسناد و شواهد روشن و صريح، براي انتقال اين آگاهي به افكار عمومي جامعه خود، با موانع بسيار مواجه است و ممكن است به «توهم توطئه» متهم شود.

7- مساعد بودن زمينه عمومي موفّقيت

چنانكه اشاره شد، در جنگ نرم عمدتاً از ابزارهاي فرهنگي بهره گرفته مي شود و به اقتضاي چنين استفاده اي عامل جذابيت و توجّه به مخاطب اهميت محوري مي يابد. همين جذابيت هاي پنهان و آشكار زمينه مساعدي براي مقبوليت برنامه ها در بين افكار عمومي و مخاطبان فراهم مي آورد و مي تواند حس اعتماد و همدلي آنان را برانگيزد. طبيعي است در چنين بستري، نيل به اهداف براي عامل تهديد به مراتب سهل تر و سريع تر است تا در جنگ سخت افزاري.

8- ماهيت تفرقه انگيز

فرق مهم ديگري كه سبب مي شود جنگ نرم بر جنگ سخت ارجحيت بيشتر داشته باشد، به ماهيت تفرقه افكنانه جنگ نرم مربوط می شود. در هنگامه جنگ نظامي، معمولاً در افكار عمومي كشور مورد هجوم و بين اقشار گوناگون آن، نوعي وحدت در برابر دشمن شكل مي گيرد و احساس و انديشه هاي ملي گرايانه و وطن دوستانه تحريك و تقويت مي شوند؛ اما در جنگ نرم به جهت بطيء و پنهاني بودن و ماهيت فرهنگي و فكري و رسانه اي آن، چنين باور و اقناعي معمولاً شكل نمي گيرد، زيرا اغلب، اساساً بر سر پذيرش واقعيت وجود جنگ و تعيين مصاديق مورد هجوم، بين مسئولان و بخش هايي از افكار عمومي و نيز طبقاتي از نخبگان، توافق و تفاهم كاملي شكل نمي گيرد و معمولاً اختلاف نظرهاي بسياري نمايان مي شود. همين اختلاف نظرهاست كه به تفاوت در زاويه ديد و رويكردها باز مي گردد و طبعاً مانع شكلگيري جبهه اي متحد در برابر هجوم دشمن مي شود.

روش هاي جنگ نرم

مجموعه روش هايي را كه در تهديدات نرم به كار گرفته مي شود، مي توان به سه روش اصلي گفتاري، رفتاري و مبتني بر شبكه تقسيم کرد.

الف- روش هاي گفتاري

در روش هاي گفتاري هدف اصلي نگرش، افكار، عقايد و باورهاي اساسي مردم و نخبگان هر جامعه است. اين روش در پي ايجاد اختلال، انحراف و تغيير در اهداف مرجع مذكور است.

روش هاي گفتاري در اعمال تهديدات نرم را مي توان به چند بخش عمليات رواني، عمليات ادراكي، ديپلماسي عمومي و فريب استراتژيك تقسيم کرد.

1- عمليات رواني

به مجموعه طرح ها و اقداماتي گفته مي شود كه در پي تشويق، تهييج و تحريك افكار عمومي در خصوص مسئله اي مشخص و با اهداف از پيش تعيين شده است.

عمليات رواني بيشتر در شرايط بحراني، مانند جنگ، شورش و اغتشاش يا در شرايط ناپايدار و شكننده مانند التهاب در روابط دو كشور، استفاده می شود.

2- عمليات ادراكي

تأثيرگذاري بر نگرش ها، باورها، عقايد، اهداف و ارزش هاي طرف مقابل با هدف تغيير در مخاطبان تا سرحد همسوشدن آنان با اهداف و منافع عمل كننده را، مي توان عمليات ادراكي معنا کرد.

اين نوع عمليات بيشتر مبتني بر ترويج است نه تبليغ. اهداف و مقاصد آن هم علني و آشكار نيست؛ يعني اغلب، در خصوص موضوعاتي فعال است كه پايدارتر و بطيء تر است و به جاي اينكه شما را تهييج يا يكباره و آني شما را به عكس العمل وادار نمايد، نگرش شما را در برابر مسائل اساسي مانند ايدة حاكميت تحت تأثير قرار مي دهد. در عمليات رواني از فنون و شگردهاي گوناگون مانند برگزاري جلسات نقد و بررسي، مباحثه و گفت وگو، نظريه پردازي و مواردي از اين قبيل، استفاده مي شود.

3- ديپلماسي عمومي

بنا به تعريف مرسوم در علم روابط بين الملل، ديپلماسي عمومي يا ديپلماسي مردم محور عبارت است از برقراري روابط حسنه دولت ها با ملّت ها به جاي روابط بين دولت ها، كه در جهت فتح قلوب و اذهان عمومي يا بخش هاي انتخاب شده اي از مردم كشورهاي هدف، از طريق سياست هاي فرهنگي و اجتماعي شكل می گيرد. به سخني ديگر ديپلماسي عمومی شيوه اي نوين در تحقّق سياست خارجي كشورهاست كه در آن بر ارتباط بي واسطه و تأثيرگذاري بر افكار عمومي ملّت ها، به جاي رابطه با دولت ها براي پيشبرد اهداف و منافع هر كشور تأكيد مي شود.

اين روش هزينه اجراي تصميمات و پيگيري منافع در مقصد را به حدّاقل مي رساند و سد مقاومت ها در برابر بيگانگان را مي شكند. در اين ميان رسانه هايي كه مخاطباني بيرون از مرزهاي جغرافيايي هر كشور دارند، بيشترين كمك را به پيشبرد منافع ملي خواهند داشت

4- فريب استراتژيكي

جعل و خلق اطلاعات، يعني توليد و انتشار اطلاعات غلط، همچنين بكارگيري اطلاعات صحيح، اما در مجرايي ديگر، از سوي يك بازيگر سيستمی به ويژه دولت ها با طرح و برنامه مشخص را فريب استراتژيك مي گويند.

آماج اصلي فريب استراتژيك نهادها و سازمان هاي اطلاعاتي و امنيتي كشور است، زيرا بهترين محل اثربخشي در اجراي عمليات فريب استراتژيك، چنين سازمان هايي هستند.

ب- روش هاي رفتاري

روش هاي رفتاري دومين دسته از روش هاي اعمال تهديدات نرم به شمار مي روند. در روش هاي رفتاري، هدف اصلي شكل دادن به رفتاري جمعي است. اعمال استعداد و آمادگي در جمعيت، يا بخشي از مردم جهت وارد شدن به رفتاري جمعي متناسب با خواست ها، اهداف و برنامه هاي تهديدگر در اين چهارچوب قرار دارد و اقداماتي مانند: اعتراض، همكاري نكردن با دولت، مداخله غيرخشونت آميز و جذب مخالفان حكومت، از جمله روش هاي رفتاري محسوب مي شود.

ج- روش هاي شبكه اي

در روش هاي مبتني بر شبكه؛ هدف اصلي اطلاعات و ارتباطات بر روي شبكه است. بنابراين اينترنت ها، مخازن و پايگاه هاي اطلاعات و سايت ها (=پايگاه)ي كنترل و فرمان از بخش هاي مهم و مورد توجّه در اين روش محسوب مي شوند.

ابزارهاي جنگ نرم

مؤثرترين و رايج ترين ابزارها و فناوري هايي را كه در عرصه جنگ نرم استفاده می شود، مي توان در سه مقوله گنجاند: صنايع فرهنگي، رسانه ها و فناوري هاي نوين ارتباطي. كه هر يك از آنها نيز ابزارهايي دارا مي باشد كه توضيح يكا يك آنها از حوصله اين بحث خارج است.

رديف ابزارهاي جنگ نرم امكانات مورد استفاده

1- صنايع فرهنگي سينما- انيميشن- ماهواره- اسباب بازي- بازي هاي رايانه اي- موسيقي

2-رسانه ها مطبوعات- راديو- تلويزيون- خبرگزاري ها و آژانس هاي خبري

3- فناوري هاي نوين ارتباطي اينترنت- تلفن همراه

علل اختصاصي جنگ نرم بر ضدّ ايران

انقلاب اسلامی به تعبيري، حكم آخرين سنگر فتح نشده براي جهان غرب در راه يكسان سازي جهاني، بر طبق ميل و اراده و منفعت خود، دارد. حكم يك مانع و مزاحم جدي و راسخ. از اين روست كه بيش از ديگر ملل، تأثيرگذاري بر آن و فعاليت در جهت به انفعال كشاندن آن و تلاش براي شكست دادن آن براي قدرت هاي غربي محسوب می شود.

در دهه اول انقلاب اين قدرت ها كوشيدند كه از روش هاي مرسوم سخت در راستاي مقابله با انقلاب اسلامی بهره گيرند، اما بهره اي جز شكست نصيب آنان نشد؛ از آن پس اهداف پيشين را در رويكردي جديد و در قالب بهره گيري از روش هاي نرم پي گرفتند، امري كه رهبر معظّم انقلاب با تعابيري چون هجوم فرهنگي، ناتوي فرهنگي، شبيخون فرهنگي و اخيراً جنگ نرم، خطر آن را گوشزد فرموده و بارها به این مضمون تأكيد كرده اند كه امروزه جبهه فرهنگي وسيعي برضدّ انقلاب اسلامی شكل گرفته و دشمن مي كوشد تا با استفاده وسيع از طيف متنوّع و گسترده ابزارهاي اطلاعاتي و فناوري هاي نوين ارتباطي و رسانه ها و صنايع فرهنگي، هدفي را كه با گزينه هاي نظامي نتوانست به آن دست يابد اين گونه محقّق سازد و آن استحاله، به شكست كشاندن و در نهايت فروپاشي از درون نظام اسلامي است. در جاي ديگر هم فرموده اند: امروز يك جبهه عظيم فرهنگي در برابر جمهوري اسلامی پديد آمده، كه البته خود اين ناشي از عظمت جمهوري اسلامي است، خود اين ناشي از اقتدار شماست.

اگر جمهوري اسلامي يك موجود ضعيف و غلبه پذير بود و مي توانستند راحت از ميدان بيرونش كنند، اين جبهه عظيم را در مقابلش پديد نمي آوردند. حال كه پديد آمده بايد در مقابلش ايستاد.» - مقام معظّم رهبري در ديدار مسئولان دستگاه هاي فرهنگي كشور 7بهمن1387

بسترها و زمينه هاي جنگ نرم در حوزه دين و مذهب و نقش مسجد در مقابله با آنها به صرف داشتن برنامه ريزي و سطوح گوناگون راهبردي و مديريت در جنگ نرم، منحصراً نمي تواند دشمن را به اهداف كامل خود نايل سازد.

طبيعي است وقتي توفيق دشمن در اين نبرد حاصل مي شود كه بسترهاي مساعد و مناسب براي اقدامات و برنامه ريزي هاي سطوح گوناگون مديريت مذكور فراهم باشد. در زمينه دين و مسائل مربوط به آن بسترهاي مساعدي فراهم بود كه دشمن در اين زمينه مساعد فعاليت هايي انجام داد، همچون:

1- رواج خرافات و موهومات در حوزه دين و اعتقادات

خرافه گرايي و ترويج باورها و عقايد غيرعقلاني و موهوم در زير لواي تبليغ دين، مقوله ديگري است كه در سال هاي اخير و در قالب ظهور مدعيان دروغين و فرقه ها و جمع هاي مدعي عرفان هاي نو ظهور صورت جديد و گستره وسيعي را شامل شده است.

متأسفانه شاهديم كه این مدعيات فراخي و غيرديني در مواردي با استقبال طبقاتي از مردم ناآگاه و كم اطلاع از معرفت ديني مواجه مي شوند و در نتيجه ميدان فراخي براي نوعي كلاهبرداري در تحت لواي مدعيان ديني و مقدّس نمايانه، در اختيار سودجويان قرار داده است.

با توجّه به سابقه سياه قدرت هاي استعمارگر در زمينه فرقه سازي و تشكيل مكاتب منحرف مدعي دين، و نيز برخي شواهد منتشر شده از اين مدعيان دروغين، روشن است كه صحنه گردان اصلي اين خرافه پراكني ها قدرت هاي اسلام ستيز و دشمنان نظام اسلامي اند. البته از اين واقعيت نيز نبايد غفلت كرد كه بخشي از استقبال هاي مردم از اين نحله ها و افراد، زاييده نياز آنان است كه سراغ پاسخ غلط و اشتباهي را گرفته اند و اگر معرفت ديني توده هاي مردم در سطح لازم بالا رفته باشد و با معارف والاي اسلامی به قدر كافي آشنا باشند، طبيعي است كه سودجويان و منحرفان مجال عرض اندام نخواهند يافت.

رشد و گسترش اين جريانات نشان از گسترش اقدامات دشمن در راستاي اسلام ستيزي و هدم بنيان هاي اعتقادي دارد، اما از سوي ديگر زنگ خطري است كه بايد حوزه هاي علميه و علما و روحانيان آگاه را متوجّه چنين خلأهايي سازد و به چاره انديشي و تدبير وادارد. مساجد به عنوان مهمترين پايگاه تبليغ و آموزش ديني، در مبارزه با اين هجوم، وظيفه ای سنگين بر عهده دارند.

براي دفاع از هر فرهنگ، شناخت آن لازم است، چه بسا مسجد با آموزش فرهنگ ديني، شناخت لازم براي طبقات جامعه فراهم مي كند. اين شناخت خودباوري لازم براي دفاع از فرهنگ خودي پديد می آورد و سلاح كارگشايي به نام غيرت ديني در مبارزه با جنگ نرم فراهم مي شود. ما براي مواجهه با شرايط جديد، در بعضی زمینه ها سياست مشخص نداشته ايم و متناسب با شرايط روز امكانات، نهادها و تشكل هاي جديدي طراحي نكرده ايم؛ برخي تحقيقات نشان مي دهد كه: هر فرد باسواد بيشتر در جلسات سخنراني شركت مي كند، در حالي كه ساير افراد بيشتر به مجالس عزاداري مي روند.

متأسفانه در روش هاي تبليغي و جذب جوانان، بعضاً از روش هاي كليشه اي و تكراري استفاده مي كنيم. برخي تحقيقات، علّت گريز جوانان از مسجد را سخنراني طولاني و تكراري و آمرانه مي داند.

2- رواج شبهات فكري- ديني

علاوه بر رواج خرافات و موهومات به اسم مسائل ديني، شاهد موج تازه از شبهه افكني و تشويش اذهان، خصوصاً نسل جوان و نوجوان در زمينه مفاهيم و مباحث اعتقادي و ديني هستيم.به ويژه هجمه و شبهه افكني درباره اركان و مقدمات و مفاهيم تشيع حجمي ويژه به خود اختصاص داده است.

جريان هاي شبهه افكن، علاوه بر روش هاي مرسوم پيشين اينك از فناوري هاي جديد خصوصاً اينترنت و ماهواره هم نهايت استفاده را براي پيشبرد اهداف خود به عمل مي آورند.

علاوه بر آن، امروزه شبهه افكني در حوزه فرهنگ ديني از جمله پرخطرترين جلوه هاي هجوم فرهنگي در عرصه تربيت ديني است؛ اين شبهات به قول استاد شهيد مطهري، گذرگاه مناسبي هستند، اما پاسخ ندادن به آنان موجب تزلزل در عقايد و انديشه هاي ديني جوانان مي گردد و پايه هاي تربيت ديني را سست مي گرداند. جوان اگر احساس كند كه مسجد محلي براي پاسخگويي به سؤالات اوست و در آن شخصيت ارزشمند و فرهيخته اي است كه درد او را درك مي كند، خواه ناخواه به سمت و سوي او متمايل مي گردد و ديگران را نيز با خود همراه مي سازد.

استاد شهيد مطهري مي گويد: «ما امروز از اين نسل گله منديم كه چرا با قرآن آشنا نيست، چرا در دانشگاه ها قرآن ياد نمي گيرند، البته جاي تأسف است كه این طور است اما بايد از خود نيز بپرسيم كه ما تاكنون چه اقدامي در اين راه كرده ايم؟ اختصاص ساعتي از روز براي پاسخگويي به پرسش هاي ديني جوانان در مسجد، چه بسا يكي از اين راهكارها باشد.»

3- تقويت سكولاريسم و جريان هاي سكولار در عرصه هاي گوناگون

سكولاريسم (Secularism) مفهومي لاتيني به معناي يك سده، عمر يك انسان و همچنين به معناي دنياست. مي توانيم آن را به دنيايي كردن نيز ترجمه كنيم.

دنيايي كردن به فرايندي گفته مي شود كه از بستر آن، جامعه مدرن، صنعتي و شهروندي نو برخاسته است.

از سكولاريسم تعاريف گوناگوني شده است كه در عين اشتراكات، تمايزات ظريفي نيز با يكديگر دارند اجمالاً اين تعاريف عبارت اند از:

1- افول دين

2- همنوايي با اين دنيا

3- رهايي جامعه از قيد دين

4- جابه جايي باورها و نهادهاي ديني

5- تقدس زدايي از عالم

6- حركت از جامعه اي مقدّس به جامعه اي سكولار

به تبع ظهور و رشد سبك زندگي غربي در شهرهاي بزرگ، لاجرم انديشه هاي متناسب و پشتيبان اين سبك زندگي هم در افراد رسوخ كرد؛ چنين فضايي زمينه مساعدي براي ظهور و رشد و گسترش انديشه ها و باورهاي ريشه دار در غرب و فرهنگ غربي، خصوصاً انديشه هاي ليبراليستي و سكولاريستي فراهم كرده و مي كند.

قوت گرفتن جريان موسوم به روشنفكري ديني كه مبلّغ و مروّج انديشه هاي معنويت گرا، آزادي طلب و تكثرپذير است، و داعيه نوانديشي در دين و قرائت هاي نوين و امروزي از اسلام دارد و مقولاتي چون تكثرگرايي ديني و تفكيك ديانت از حكومت و مدارا و نفي خشونت را تبليغ مي كند، در سال هاي اخير، نشاني روشن از اين امر در دست است كه زمينه را براي پيشبرد ابعاد فكري و نظري جنگ نرم آماده ساخته است.

اگر مساجد از خاصيت تك بعدي (معنويت گرايي) به سوي چند بعدي شدن سوق داده شود و در تحقّق نيازهاي فردي و اجتماعي جامعه اقدامي عملي صورت گيرد، قطعاً در مبارزه با اين جريان فكري موفّق خواهد بود. در اوضاع كنوني كه ما در عصر ابتكارات و خلاقيت ها به سر مي بريم و هر روز شيوه هاي جديد اطلاع رساني و تبليغاتي ابداع مي شود، آيا شيوه هاي پيام رساني در عرصه دين و معارف ديني شيوه هاي كارآمد و روزآمد است؟

اگر تصويري كه از دين به جامعه خصوصاً نسل جوان عرضه مي شود تصويري لذّت گريز باشد، به گونه اي كه انسان را به تاريكخانه غم سوق دهد و افسردگي و دلمردگي را در پي داشته باشد، اينجاست كه جوان تصور مي كند ميان دين و شادي تقابل و تعارض است. حال، جوان از آن جهت كه جوان است اگر بين دو گزينه شادي يا دين با تلقي فوق مخير شود، با توجّه به علايق و تمايلات و مقتضيات سني خود به كدام سمت مي رود، جواب روشن است، پس بايد آموزش به گونه اي باشد تا جوان به این باور برسد كه ایمان، افسردگي و دلمردگي را مي زُدايد و زداينده غم و اندوه و حسرت است.

بايد رابطه دين را با امور مادي و فردي و نظام اجتماعي بيان نمود، بايد جايگاه دين را به طور واقعي در متن و بطن زندگي تبيين کرد. البته ذكر اين نكته لازم است كه مسجد ديروز متناسب با حال و هواي ديروز جامعه بود، اما جامعه اي كه در شرف گذر از يك وضع به وضع ديگر است چطور؟

جامعه امروز اقتضائات خاص خود را دارد در اين صورت مسجد چه بسا با همه امكانات در زمينه تربيت ديني و اخلاقي جامعه و به طور همه جانبه در بُعد فرهنگي جامعه و نسل جوان عرض اندام كند، اما با كاركرد جديد و متناسب وضع فعلي، در اين دوره، گردانندگان مساجد بايد به سمت نهادينه كردن باورها و دروني كردن و تعميق اصولي ارزش ها گام بردارند.

4- تضعيف نظام فقاهتي و جايگاه مراجع ديني

به لحاظ پيوستگي و ارتباط وثيقي كه بين مجموعه نظام و روحانيت، خصوصاً مراجع عظام تقليد برقرار است، هرگونه تضعيف اين ارتباط يا به چالش كشيدن آن، چه بسا بستري مناسب براي تضعيف پشتوانه ديني و در نتيجه زمينه مناسبي براي پيشبرد جنگي نرم پديد آورد.

از جمله عوارض تضعيف اين ارتباط، ظهور جريان هاي معنويت گرا و ديني غيرفقهي است كه با تكيه بر ميل فطري انسان به حقيقت و با مذمت و تحقير رويكردهاي فقهي، داعيه معنويت و عرفان فارغ از شريعت دارند. جريان هايي كه در سال هاي اخير شاهد ظهور و رشد بي رويه آنها بوده ايم، چه در اشكال سنتي خود (درويشان و متصوفه) و چه در اشكال نو پديد و امروزي كه به عرفان هاي نوظهور و كاذب مشهور شده اند.

تضعيف دين عالمانه و معرفتي، از جمله ديگر عوارضي است كه تضعيف نظام فقاهتي و به طور كلي حوزه هاي علميه را در پي دارد. روشن است كه مجموعه اين عوارض راه را براي توفيق دشمن در جنگ نرم هموارتر مي سازد.

با برقراري ارتباط عاطفي بين خانه و مسجد، و ارتباط عاطفي بين دانشگاه و مسجد و ارتباط عاطفي بين مسجد و جوان و با آگاهي دادن به این گروه هاي تأثيرگذار، مي توان سدي محكم در مقابل جنگ نرم دشمن پديد آورد. در شرايطي كه جوان به الگوگرايي و همانندسازي توجّهي خاص دارد، بايد رويكرد تازه اي به این مقوله ارزشمند داشت و الگوهاي مناسب با فرهنگ ديني به جوان معرفي كرد و در دو بخش سخت افزاري و نرم افزاري در شكل و محتواي مساجد، تغيير اساسی پديد آورد، تا در تعامل جوان با مساجد، شاهد خيزشي همه جانبه باشيم.

وظيفه ديگر مساجد تقويت احساس شرافت، عزتخواهي، آزادگي و حريت است. قرآن كريم عزت را منحصر به خدا، رسول و مؤمنين ذكر نموده:

(وَ للهِ العِزَّهِ و لِرَسُوله و للمُؤمِنينَ)

و بر جلوگيري از سلطه كفار بر مسلمانان تأكيد كرده است:

(لَن يَجعَلَ اللهُ لِلكافرينَ عَليَ المُؤمنينَ سَبيلاً)

تأكيدات قرآن كريم به مسلمانان اين هشدار را مي دهد كه ای مسلمانان با سلطه استعمارگران به مقابله برخيزيد.

مساجد بايد به نقش علما و بزرگان دين و مبارزات آنان با استعمارگران بپردازند تا جوانان به خود اعتماد كنند و هر آنچه رنگ ذلت و حقارت دارد از خود دور سازند.

از جمله این مبارزات: فتواي مرحوم ميرزاي شيرازي در دوره ناصر الدين شاه قاجار در تحريم تنباكو بود، كه سرانجام منجر به لغو قرارداد ننگين اعطاي امتياز تنباكو به كمپاني تالبوت انگليسي شد. مخالفت علني حضرت امام خميني(ره) در آبان ماه 1343 با لايحه ننگين مصونيت مستشاران و تبعه اِمريكا در ايران، يعني كاپيتولاسيون نيز منجر به لغو آن شد.

اينها نشان دهنده نقش مرجعيت و قدرت معنوي ايشان در بين طبقات جامعه و در سايه الله اكبر مناره هاي مساجد است. با همين ملاحظه است كه گلادستون (سياستمدار انگليسي) در پارلمان گفته بود: تا نام محمد(ص) بر فراز مأذنه ها بلند است، و تا كعبه بر پا و قرآن راهنمای مسلمانان است، امكان ندارد پايه هاي سياست ما در سرزمين هاي اسلامي استوار و پايدار شود.

منابع

1- ابرار معاصر تهران: مؤسسه فرهنگي مطالعات و تحقيقات بين المللي (1386ش)

2- افروز، غلامعلي (1383ش). روان شناسي شايعه و روش هاي مقابله، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامي.

3- بهشتي پور، حسن (1386ش). از صلح سرد تا جنگ نرم

4- عبدالله خاني، علي (1385ش). رويكردها و طرح هاي اِمريكايي درباره ايران

5- صبوري، ضياء الدين (1387ش). فرهنگ جهاني شدن و قدرت نرم،

6- دانشگاه آزاد اسلامي، واحد رودهن (1374ش). راه هاي مقابله با تهاجم فرهنگي

7- مجموعه مقالات هفدهمين اجلاس سراسري نماز. دبيرخانه ستاد عالي اقامه نماز

8- محمد محمدي ري شهري فرهنگنامه مسجد، قم: دارالحديث، 1386.

 

منبع : وب سایت مطالعات فرهنگ و ارتباطات دینی

 


برچسب‌ها: نقش مساجد درمقابله با جنگ نرممقالات نماز
[ مقالات نماز ] 

نقش نماز در مقابله با جنگ نرم

نقش نماز در تأمین امنیت اجتماعی

بدون شک امنیت اجتماعی، در تمامی جوامع بشری همواره از سوی کسانی تهدید شده و مختل گردیده است که شخصیت فردی آنها بنابه علل گوناگون از جمله جنگ نرم دستخوش تغییر گردیده و در نتیجه کرامت نفس خود را از دست داده اند. چنین افرادی دیگر عزت و کرامتی برای خود و جامعه قائل نبوده و از دست زدن به انواع و اقسام بزهکاری ها و جرم و جنایت اجتماعی ابایی نداشته و به همین دلیل جامعه نیز از شر آنها ابمن نخواهد بود. همچنین که در سخن حکیمانه ای که ازپیشوای دهم شیعیان امام هادی علیه السلام نقل شده، می خوانیم:« من هانت علیه نفسه فلا تأمن شره».

...

و اما نقطه مقابل این مسئله یعنی« ذلت نفس»،« کرامت نفس و احساس عزت نمودن» است که آدمی را از هر گونه گناه فردی و اجتماعی مصون می دارد.

همانگونه که امیر مؤمنان علی (ع) می فرماید: من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه.

<


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 15 اسفند 1392 ] [ 15:35 ] [ سجاد قاسمی ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

باسلام فَإِذَا قَضَيْتُمُ الصَّلاَةَ فَاذْكُرُواْ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِكُمْ فَإِذَا اطْمَأْنَنتُمْ فَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ كَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ كِتَابًا مَّوْقُوتًا( و هنگامي كه نماز را به پايان رسانيديد خدا را ياد كنيد در حال ايستادن و نشستن و به هنگامي كه به پهلو خوابيده‏ايد، و هر گاه آرامش ‍ يافتيد (و حالت خوف زايل گشت) نماز را (به صورت معمول) انجام دهيد، زيرا نماز وظيفه ثابت و معيني براي مؤ منان است)(سوره النساءآیه 103)
آرشيو مطالب
اسفند 1392
امکانات وب

☼ ساخت کد صوتی مهدوی برای وبلاگ ☼


ابزار حسين - چرخش تصاوير